وبلاگ :
سپيده
يادداشت :
تلنگري بر خودم
نظرات :
2
خصوصي ،
13
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
......
سلام دوستم .سوالهاي قابل توجهي بود .چند وقت پيش متوجه شدم يك بنده خدايي از دوستانم براي توجيه كم كاري و .... خودنزد پدرو مادرش يكي از معلمهامونو را مورد اتهام قرار داده اول روي حساب اعتماد و دوستي چند ساله و حب شي يعمي و يصم .(دوستي هر چيز ادم را كر و كور مي كند )حرف شو باور كردم اما مدتي كه گذشت كمي عقلمو بجاي احساسم گذاشتم نتونستم باور كنم!بعداز مدتي هم حقيقت آشكار شد .مي بينم اگر اون دوستم خدارو فراموش نمي كرد اين اتفاق تلخ نمي افتاد.
پاسخ
سلامممممممممممم! اين طرفا !خوش اومدي .ماهم كه دانش آموز بوديم بعضي دوستان از اين خطاها مي كردن !ما ادما هميشه براي توجيه كارمون انگشت اتهام را به سمت ديگري مي بريم .خودمون راستگو ترين مي شويم و ديگري دروغ گو ! حاضريم براي موفقيت مون ديگري را لجن مال كنيم .ببخشيدا خيلي از وقتاهم زود باوريم .به كجا چنين شتابان ؟اميدوارم اون معلمتون حلال كنه و خداهم ببخشه .